گرفتن وقت شنوندگان پادکست با مهراندخت – مادر و معلمی خونسرد – از اصفهان
پادکست فارسی فنامنا را که با فید پادکست به راه بادیه منتشر می شود، می توانید روی بیشتر اپ های پادکستینگ گوش بدهید.
Apple Podcasts, Castbox, Radio Public, Pocket Casts, Spotify, Google Podcasts, Anchor
آدرس ایمیل و کانال تلگرام پادکست به راه بادیه.
آدرس صفحه اینستاگرام و توئیتر به راه بادیه.
اگر شما هم مایل هستید درباره زندگی خودتان حرف بزنید می توانید در پادکست فارسی فنامنا شرکت کنید.
و اینکه برام خیییلی جالب و تعجب برانگیز بود، از اینکه نمیخواستید در مورد نماز خواندن حرف بزنن!؟!چون تصور من در مورد شما این بود که به همه حرفها با دید باز و نه متعصب میپردازید.به نظرتون یک گره های درونی وجود داره؟
“لوس شدن، نقطه ی مقابلِ وظیفه شناسیِ.وظیفه رو نه لزوما وقتی حالت خوبه باید انجام بدی.”چقققققققدر به این جمله احتیاج داشتم.سپاسو اینکه، آقای سخاوتی این پادکست به تنهایی چندین اتفاق و موضوع رو که با تعداد زیادتر میشد داشته باشید رو داشت. متنوع و عاااالی
کلی خندیدم و لذت بردم، متشکرم
یادمه تو پادکست “گپ با علی سخاوتی”، آقای سخاوتی اصرار داشتن که گپ مذکور، خیلی سخت نباشه.
حالا به نظرم، خانم مهراندخت دقیقا همون آدمی هستن که میشه در مصاحبتشون سخت نگرفت و خوش بود، البته اینطور که من دریافتم، نمیشه هم باهاشون با بحث منطقی به نتیجه ای رسید و حرف، حرف خودشونه :))
دقیقا (( ؛
ممنون از همه
سلام.از شنیدن این پادکست احساس خوبی دارم مثل احساس کسی که از خونه یه دوست صمیمی بعد از یک گپ وگفت خوشایند خارج شده و یه جورایی از هردری سخنی گفته و شنیده.سوای اینکه موافق یا مخالف هر قسمت از این گفتگو باشم(که در طول مدت شنیدن این پادکست هر دو حالتش برام پیش میومد)بنظرم خانم مهراندخت عزیز آدم کول و نایسی اومدن که مصاحبت باهاشون لذت بخشه.
با اینکه این پادکست با یک نفر ضبط شده بود ولی میزان مشارکت آقای سخاوتی اون رو از حالت تکنفره بودن خارج کرده بود و تعامل بین دو نفر کاملا یکنواختی رو از بین برده و مطالب متنوع و شنیدنی از کار درومده بود.
جالبه که بعد از گذشت چندین روز بیشتر از چهار نفر حاضر نشدن بیان و نظرشون رو در مورد این پادکست که گویا متفاوت با توقع و انتظارات ناشی از پادکست های پیشین هست بنویسن ، از جمله خود من که در مورد این قسمت مفصلا با دوستم صحبت کردم و احساسات و موضوعاتی که ذهنم رو درگیر کرده بود با او به اشتراک و نظر سنجی گذاشتم ولی نتونستم خودم رو قانع کنم که نکات مورد توجه ام رو در اینجا هم مطرح کنم،
و حالا سوالی که برام پیش اومده اینه که چرا ما در جایی که موضوعات، چالش برانگیزو محل اختلاف می شوند و احتمالا به نظر می رسه نیاز به نقد و گفتگو و تعامل جدی همراه با جسارت و تحمل بیشتری هست، ترجیح می دیم ساکت بمونیم و صرفا با بایکوت و سکوت به نوعی ابراز نظر کنیم . در حالیکه اگر قرار باشه اصلاح ، تغییر نگرش یا مفاهمه موثری صورت بگیره با گفتگو و تعامل در چنین موقعیت هایی می تونه اتفاق بیافته.
این دو پادکست آخر رو تکنفره ضبط کردید و حداقل برای من معلوم شد که چرا میگید حداقل دو نفر باشن چون وقتی چند نفر هستن جذابیت مکالمه خیلی بیشتره.
پادکست خوبی بود. اولش نتونستم ارتباط برقرار کنم اما بعد بهتر شد. و البته علی سخاوتی هم بعضی جاها توی بحث کم آورد و خانم مهراندخت بهش تیکه هایی انداخت که از اینا خوشحال شدم. :))) نه که با علی سخاوتی دشمن باشم. ولی کیف داد ک یکی پیدا شد گوش علی عزیز رو بپیچونه =))))
(آیکون ی بدجنس ب تمام معنا) ؛)
من قبلا صحبت های خانم مهراندخت رو در پادکست گپ با علی سخاوتی گوش دادم و بسیار لذت بردم. اونجا خیلی خوب ظاهر شدن و من دو سه بار دیگه هم به اون پادکست گوش دادم به خاطر همین خیلی خوشحال شدم که مهمان فنامنا خانم مهراندخت هستن ولی راستش اون چیزی نبود که انتظارش رو داشتم. وسطاش داشت خوابم میگرفت
به نظر من این قسمت ضعیف بود، انگار خانم مهراندخت حرفی برای به اشتراک گذاشتن نداشت غیر از تکیه کلام های اصفهانی و تعریف از خودشون. گوش دادم چون منتظر بودم علی سخاوتی گفتگو رو به سمتی ببره که جالب تر باشه. به نظرم علی سخاوتی تلاش کرد و درست هم گفت ایشون با شنونده صادق نیستند. فقط به دلایلی اخرش نتیجه گرفت که این یکی از بهترین پادکست های برنامه بوده