پادکست فارسی فنامنا – 19 دی 1397

بی داستانی، اسارت کارمندی، علاقه به نان پختن، عشق به سفر و معماری و ترس از سالمندی با جواد از آمل.

پادکست فارسی فنامنا را که با فید پادکست به راه بادیه منتشر می شود، می توانید روی بیشتر اپ های پادکستینگ گوش بدهید.

Apple PodcastsCastboxRadio PublicPocket CastsSpotifyGoogle PodcastsAnchor

آدرس ایمیل و کانال تلگرام پادکست به راه بادیه.

آدرس صفحه اینستاگرام و توئیتر به راه بادیه.

اگر شما هم مایل هستید درباره زندگی خودتان حرف بزنید می توانید در پادکست فارسی فنامنا شرکت کنید.

5 دیدگاه

  1. مهم ترین نکته برای من توی این صحبت، صداقت و روراستی بسیار زیادش بود.
    خیلی جاهای پادکست که خطرش احساس میشد، با خوشوقتی فراوان، از شنیدن تعارف تیکه پاره کردن ها، در امان بودم.
    و “تکرار” چیزی بود که کمتر توی پادکست وجود داشت. این مرض تایید کردن حرف همدیگه با بازتعریف همون مساله، نمیدونم چه بیماری مزمنیه که ما گرفتارشیم.
    سکوت های دلنشینی هم تو این قسمت وجود داشت که به خاطر همه اینها از آقا جواد عزیز ممنونم.
    و همینطور علی سخاوتی به خاطر فراهم آوردن این امکان.

  2. خیلی هم خوب
    ممنون

    ترسم اینه که پیر بشم حیوون ها هم نخواهند من رو یخورند
    کنار دشت نشسته ام حیوونهایی رو که رد می شن رو نفرین می کنم?

  3. فکر می کنم بد نباشه که زیر این پست نوعی از برخورد با صحبت های افراد شرکت کننده در پادکست فنامنا رو توضیح بدم . این در واقع کاری هست که خود من انجام می دم و برام بسیار لذت بخشه و اون سعی در همذات پنداری و درونی کردن و نزدیک شدن به زاویه دید فرد شرکت کننده نسبت به دنیا و از آن خود کردن اون دیدگاهه.
    به نظرم اینکه ما وقتی از چیزی هیجان زده می شیم یا خوشمون میاد اون رو به عنوان معیاری برای سنجش دیگران قرار بدیم ممکن ما رو از درک و دریافت خیلی چیزها محروم کنه.
    وقتی یک نفر با ریتم آرام و بدون شتاب صحبت می کنه یا نقطه شروع و موضوع مشخصی در ابتدای گفتگو برای صحبت کردن پیدا نکرده الزاما دلیلی بر بی حوصلگی و بی انگیزگی نیست ،
    ریتم و شدت صدای صحبت کردن یک نفر بخشی از شخصیت او و منتقل کننده ی بسیاری از انرژی ها و منش درونی اون آدمه و ما باید همیشه شاخک هایی حساس و نگاهی دقیق برای دریافت خیلی از شناخت هایی داشته باشیم که تنها به واسطه ی این ویژگی ها منتقل می شن ، پس این توقع که همه با ریتم و انرژی ای در حد انتظار و استاندار پیش تجربه شده ی ما صحبت کنند هم به نوعی دامن زدن به تک فرهنگیه.
    من از صحبت هایی که آقای جواد در مورد معماری و ارتباط اون با بی حوصله شدن نسل ها عنوان کردن واقعا لذت بردم ، در واقع زاویه جدیدی در مورد موضوعی که دارم روی فیلم نامه اش کار می کنم به من داد و از این بابت واقعا متشکرم . مورد دیگه نوع مطرح کردن دغدغه ی مواجهه با پیری و مرگ توسط آقای جواد بودکه برای من فوق العاده تاثییر گذار و حتی تکان دهنده بود، برخورد ساده، آرام و بدون ترس ایشون با موضوعی که در ذات خودش پر از اضطراب و پریشانی و افسوسه تناقض بسیار زیبایی آفرید.
    در پایان آقای جواد عزیز من از آشنا شدن با شما واقعا لذت بردم و ممنونم.

  4. با درود
    در این پادکست، ظاهرا نوعی بی حوصلگی و بی انگیزگی را میشد احساس کرد، در حالیکه شاید در باره همین یک قلم شهر آمل، از منظر تاریخ و هنر و طبیعت و فرهنگ مردمش کلی مطلب میشد به مخاطب منتقل کرد. گرچه آقای سخاوتی تلاش نسبتا زیادی هم کردند تا از دل بحث، نکته ای یا حرفی که جذابیت خاصی را مطرح کند، بیرون بزند، ولی خوب، خیال میکنم نشد…

  5. سلام
    با نظر آقای سخاوتی موافقم که آقا جواد حرفهای بیشتری برای زدن داشتن و همه چیزهایی که گفتن هم ارزش شنیدن و تامل رو برای من داشت.فقط لحن صحبت ایشون بنظر بی حوصله میومد .یعنی محتوای حرفهاشون خیلی بهتر از نحوه سخنوریشون بود.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *