علی عزیز در 1420

علی عزیز در 1420

اول از همه امیدوارم که در سال 1420 زنده نباشی. که تا آن زمان زمان تو را کشته باشد. ولی به هر حال این نامه را برایت می نویسم. اگر زنده بودی و این نامه به دستت رسید امیدوارم به بعضی از توصیه های آن عمل کرده باشی.

امیدوارم در آن زمان به آرامش رسیده باشی و صبحها با عضلات منقبض شده از خواب بیدار نشوی. مثل امروز صبح.

امیدوارم تا آن موقع خودت را به خاطر همه ایده های احمقانه ای که برای کسب و کار یا چیزهای دیگر داشتی، بخشیده باشی.

امیدوارم تا 1420 خودت را به خاطر فرصتهایی که فکر می کردی از دست داده ای بخشیده باشی. به خاطر همه زمانی که کشتی. به خاطر همه اشتباههایی که کردی. یا نکردی.

امیدوارم تا آن زمان هنوز آغازگر مانده باشی و دست از جستجو و کشف برنداشته باشی. امیدوارم خرفت نشده باشی و خیال کنی که جواب سؤالهایت را پیدا کرده ای و به نتیجه رسیده ای.

خودت را به خاطر همه گیرهایت ببخش. به خاطر همه کارهایی که برای انجامشان زور زدی. زور زدی که فلان دختر از تو خوشش بیاید. زور زدی که وبلاگ بنویسی. زور زدی که صبحها زود از خواب بیدار بشوی. زور زدی که بلند پرواز باشی. بیشتر وقتها زور زدن بی فایده است. امیدوارم در آن زمان بتوانی هر روز با آرامش به طلوع یا غروب آفتاب یا به یک درخت نگاه بکنی و غذایی بخوری که راحت هضم بشود.

امیدوارم تا آن موقع یاد گرفته باشی که مثل بقیه حیوانات با آرامش غذا بخوری و بخوابی و راه بروی. امیدوارم تا آن موقع توانسته باشی خزعبلاتی را که مدرسه و دانشگاه و تلویزیون و خانواده و اطرافیان توی کله ات فرو کردند، از ذهن خودت پاک بکنی.

بخشش

خودت را به خاطر همه آدمهایی که ناراحتشان کردی ببخش. شاید آنها انتظارات زیادی از تو داشتند. شاید تو می خواستی انتظاراتت را از خودت پایین بیاوری. شاید زور می زدی انتظارات آنها را هم از خودت پایین بیاوری. در هر صورت تمام شده است. آنها به دنبال زندگی خودشان رفته اند.

امیدوارم هنوز تمرین روزانه ات را انجام بدهی. اگر تا آن موقع زنده بودی امیدوارم بتوانی هر روز ایده های جدیدت را بنویسی. هر روز کمی کار فیزیکی انجام بدهی. هر روز سپاسگزار چیزهایی که داری باشی. امیدوارم هر روز بتوانی به نتیجه کارهایی که می کنی و اتفاقات دیگری که برایت می افتد تسلیم بشوی.

 

ارادتمند شما

علی سخاوتی

فروردین 1392

 

 

 

9 دیدگاه

  1. کلا میشه یه پست بذاری که هدفت از زندگیت و وبلاگ نویسیت چیه؟ البته اگه هدفی دعری یا کلا بهش اعتقاد داری
    ممنون

  2. سلام
    امشب براي اولين بار وبلاگتون رو ديدم
    جالب بود و الان چند ساعتي هست كه پي در پي پستهاتون رو ميخونم
    كتاب اخرين سخنراني نوشته رندي پاش رو چند روزي هست كه ميخونم
    تو اين كتاب هم از تاثير روياپردازي هاي كودكانه ما و تاثيري كه تو زندگيمون دارند صحبت ميشه
    وبلاگ مفيد و خونه فوق العاده زيبايي دارين
    ممنونم

  3. با اجازه شما كي به كيه يه نامه هم اعظم بنويسه شايد زنده بود و ديد و در غير اينصورت شما بخونيد من راضي هستم ، ١٤٢٠ اعظم ٦٢سالش است اين همون سالي كه بابام خدا بيامرز پر كرد و رفت، الان سر و تیپی دارم چند رجی موی سفید پنهون توی موهای خرمایی دارم که دیده نمیشن و اما این نامه رو برای اعظمی می نویسم که موهاش تمام سفید شده دندوناشو موش خورده و پوستش چروکیده اميدوارم مرض خاصي هم نداشته باشه
    اعظم خانم جدي جدي تا الان جون به ازرابيل ندادي ملخك يه بار جستي … الان مجردي بيوه اي يا خير سرت متاهل توله موله داري
    در صورت وجود اقا بالاسر این بخش توسط او خوانده شود: مرده شورتو كه ٣٥ سالم و نيستي كنارم كي اومدي سراغم اعظم يه دونه است حيف شد زن تو شد ، تا تو رو نكشه نمي ميره شك نكن
    در صورت وجود توله اين بخش توسط اون جقله خوانده شود: نمي دونم كي بابات تو رو انداخت به جونم، اين رو بايد بدوني مادرت هم از تو زيباتر بود تو جوونيش هم با عرضه تر هم مهربونتر تا ٣٥ كه دم به تله ندادم
    اينم واسه خودم
    بچه مثبت و درس خون و کاری و احمقي بيش نبودي که هیچ ، غلطی تا ۳۵ هم نکردی تو ۶۲ نمی دونم ؟هوش رياضي رو چرا کیلویی به تو دادن و هوش هيجاني رو گرمی هم ندادن ؟ تو كار خدا موندم، ٣٥ سال عمرت هر روز جدیدش جنجالی تر از روز قبلش بوده حالا بگو ببینم از۳۵ تا ۶۲ اوضاع بهتر شده ؟یاد گرفتی درست و حسابي با ادمها ارتباط داشته باشي ؟یاد گرفتی زود از کوره در نری ؟کم حرف بزنی ؟بیشتر گوش کنی؟ یاد گرفتی بین کودک و والد و بالغ درونت پلتیک بزنی ؟یاد گرفتی عصبی نشی ؟جیغ نزنی ؟از كار كردن تو شركتها سیر شدی؟ از عمر رو به باد دادن از تنها بودن سير شدي؟ ياد گرفتی مردها رو هم میشه با زمختیشون دوست داشت؟ یاد گرفتی با ادمها همدلی کنی؟ یاد گرفتی دنيا عوض نميشه تو عوض شدي ؟خودمونيم ادم شدي؟

  4. هنوز نميدانم چرا از نوشته هايت خوشم مي آيد
    شايد يك جور همزادپنداري؟
    به هر حال هر دفعه وسوسه ميشوم با اسم مسخره فوبارالمله برايت يك كامنتي بگزارم
    جان خودت اين نوشتنت را قطع نكن
    حداقل حالي به ما ميدي حاجي

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *