مطلب یک من ماست چقدر کره می دهد را به اندازه کافی بخوانید و سپس به سؤالات زیر پاسخ دهید.
الف- یک من ماست چقدر کره می دهد؟
ب- به کجای تئوری آموزش شوپنهاور می توان انتقاد کرد؟
ج- مهمترین دلیل عدم وجود ارتباط مستقیم بین این نوشته و کامنتهای زیرش را چه می دانید؟
د- ده پیام که این مطلب منتقل می کند کدامند؟
ه- اگر از شما بخواهند که فقط یک پاراگراف نوشته فوق را نگه دارید و بقیه را حذف کنید کدام پاراگراف را نگه می دارید؟ اگر بخواهید یک پاراگراف را حذف کنید و بقیه را نگه دارید چطور؟
و- یک پاراگراف بنویسید که تکمیل کننده/جایگزین مناسبی برای مطلب فوق باشد.
ز- خواندن این مطلب چه ایده (ایده های) عمومی ممکن است در ذهن خواننده ایجاد کند؟
ح- ارتباط بین ایده های عمومی این مطلب با مشاهدات خود و همچنین ارتباط بین مشاهدات این مطلب با ایده های عمومی خود را لیست کنید و شرح دهید.
ط- جملات الهام بخش متن را شناسایی و به ترتیب الهام بخشی فهرست کنید؟
ی- با توجه به ایده های مطرح شده در متن ده هدف غائی برای آموزش برشمرید؟
پانوشت:
مدرسه وبلاگ علی سخاوتی با توجه به میزان استقبال شما از کوئیزها و امتحانات سال جاری، ممکن است در سال تحصیلی آینده تعدادی unlearner بپذیرد.
مدرسه وبلاگ علی سخاوتی با توجه به میزان استقبال شما از کوئیزها و
امتحانات سال جاری، ممکن است در سال تحصیلی آینده تعدادی unlearner بپذیرداینجا هم پارتی بازی شد. کلی کوییز جواب دادیم . آخر سر از ما بهتران در دوره آنلرنینگ پذیرفته شدند
مدرسه وبلاگ علی سخاوتی با توجه به میزان استقبال شما از کوئیزها و امتحانات سال جاری، ممکن است در سال تحصیلی آینده تعدادی unlearner بپذیرد.
این جمله یادم رفته بود. ممنون که یادآوری کردید. بله بالاخره چند تا آنلرنر هم پذیرفتیم. البته بدون پارتی بازی:)
به به تغییرات مبارک
بالای وبلاگ ی میانبر ب پایین هم بذاری خوب میشه چون الان بخایم اخرین پست ها یا کامنت ها رو ببینیم اسکرول کنیم
پاسخ ط :
بازگشایی مدارس که مفعولش مدرسه است و فاعلش مجهول، به واقعیت نزدیکتر است تا بازگشت به مدرسه که دانش آموز فاعل آنست.
————————————————————–
آدمی که در متد مصنوعی آموزش و پرورش یافته به جای اینکه چشمهایش را بشوید تا جور دیگر ببیند، جهان و هر چه در او هست را می شوید تا مطابق با ایده های عمومیش به نظر برسند.
————————————————————–
تنها حسن باز شدن مدرسه ها برای من کم شدن ترافیک جاده هاست.
————————————————————–
“بعضی چیزها هست که یک بچه فقط با بالا رفتن از درخت می تواند یاد می گیرد.”
و
بعضی چیزها هست که یک بچه فقط با خواندن داستان بالای دار رفتن حسنک وزیر یا آدمهای دیگر می تواند یاد بگیرد. یا با خواندن داستان زندگیشان.
————————————————————–
چه کامنت خلاقانه ای.من اگر معلم بودم شما رو نمره اول کوئیز انتخاب میکردم
ایده – بی ربط – من این است که متن نظرات را بتوان راست چین کرد. این ایده زمانی به ذهنم رسید که نظرات این مطلب و مطالب قبلی را داشتم می خواندم. پاسخ به سوالات کوییز شاید شدنی نباشد.
ممنونم.
آخ جووون امتحان
الف-در معنای مستقیم:بستگی به نوع شیر و روش کره گرفتن دارد..به صورت تقریبی حول و حوش 200 گرم
در معنای غیر مستقیم:بستگی به میزان گندی که زدیم داره….
ب-من اصلا نمیتونم فلاسفه رو درک کنم….پس انتقادی ندارم.
ج-در اکثر موارد مرتبط هست…بعدشم همه کامنت ها که نباید کاملاً مرتبط باشه ممکنه کامنت روی یک پست باشه ولی در مورد محتوای کل وبلاگ نظر داده بشه
د-ده پیاااااااام؟چه توقعاتی دارید ها
ه. در حالت اول:
اگر بخواهم یک پاراگراف را نگه دارم:
“به دور از انصاف است که فیلسوف دو قرن پیش را با دانش و ایده های عمومی امروز نقد کنیم. من برای اینکه نشان بدهم واقعا نمی خواهم اینکار را بکنم اینجا یک صفحه خالی می گذارم.”
و اگر بخواهم یک پاراگراف را حذف کنم:
“مقدمه نسبتا طولانی شد و اصل مطلب یک من ماست چقدر کره می دهد یا همان دانش ما از جهان هستی باشد برای نوشته ای دیگر. البته دلیل اصلی اینست که نوشته بعدی تا حدودی حاوی انتقاد نسبت به تئوری آموزش شوپنهاور، آموزش به طور کلی، بچه دار شدن و چیزهای دیگر خواهد بود و به دلیل قولی که به خودم داده بودم نمی توانست در این نوشته بیاید.”
و-به زودی ادامه این قصه را خواهم نوشت..باید بیشتر فکر کنم.
ز-ایده احداث مدرسه طبیعت-ترک تحصیل-ادامه تحصیل-کسب تجربه با زندگی در طبیعت
ح-سخت بود
ط- “من و مادر بچه ها اغلب آخر هفته ها از تهران به زرخشت و از زرخشت به تهران سفر می کنیم”
ی-چه گیری دادید به عدد ده!
هدف آموزگار از اموزش با هدف یادگیرنده فرق داره..من در نقش آموزگار هدفم یاد گیری مطلبی خاص نوسط مخاطب هست و اینکه کاملاً ب حرفم توجه کنه حتی اگر چیزی یاد نگیره! و هدفم از یادگرفتن در نقش یادگیرنده لذت بردن است.
پی نوشت:چرا سؤالات را ب شکل الف..ب نوشتید و شماره گذاری نکردید؟هدف خاصی دشاتید که اینجوری گزینه ای نوشتید در حالکه فقط مورد ه این قابلیت را داشت.
بسیاری از ما با الگو گیری از فرایند تبدیل ماست به کره و دوغ (افزودن آب ویخ – بهم زدن و صاف کردن) به دنبال کشف و تبلور استعداد های درونی با فرایند های مشابه مانند مدیتیشن ومطالعه و کلاس و سفر و…میباشیم که بیشتر مواقع نتیجه معلوم نیست همانطور که میزان کره بستگی به نوع شیر و….متفاوت است
برای همین دوستی ، تغییر را از شعار خود ” ایده هایی برای جستجو ، اکتشاف و تغییر ” حذف چون نمی داند پس از اکتشاف چه تغییری حاصل و به عبارتی یک من ماست چقدر کره میدهد.و رندانه در متنی که 28 با کلمه نقد تکرار شده حس طمع ناخودآگاه ما را که اکثر معاملاتمان نسیه است را تحریک وبه معامله ای چرب و شیرین نوید میدهد تا اگر پاسخ را میدانیم ارائه دهیم
ولی واقعا پا سخ من به سوال اصلی ( که لابلای 9 پرسش مخفی شده ) نمیدانم است
عالی بود…
یگه واقعا باید بگردم و بدانم یک من ماست چقدر کره می ده