14 آذر 1396 – تهران

چند روز پیش دکتر س – دوست برادرم – دهانم را معاینه کرد و نظرش این بود که زخمی که بعد از سه ماه هنوز خوب نشده است آفت نیست و توصیه کرد حتما برای معاینه و نمونه برداری پیش دکتر ا بروم. امروز منشی دکتر ا یک بیوگرافی (این واژه ای بود که خودش… ادامه خواندن 14 آذر 1396 – تهران

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در يادداشت

26 مهر 1396 – چابکسر

به قسمتی از ساحل دریای خزر که صیادان برای ماهیگیری تور می اندازند پره می گویند. من وقتی به پره رسیدم جمع کردن تور کم کم داشت شروع می شد. جلوی یک تراکتور با سه رشته طناب پلاستیکی قطور سی متری که سر دیگرش با بیشترین فاصله از دریا محکم شده، بسته شده بود. عقب… ادامه خواندن 26 مهر 1396 – چابکسر

20 مهر 1396 – زرخشت

از ماشین که پیاده شدم اول رفتم توالت که روبروی قهوه خانه بود. چسبیده به ساختمانی که درش قفل بود و تابلوی زورخانه دارستان داشت. نظافت شما نشانه شخصیت شماست به دیوار توالت بود و همه شواهد حاکی از اینکه قبل از من فقط آدمهای با شخصیت از آن توالت استفاده کرده بودند. قهوه خانه… ادامه خواندن 20 مهر 1396 – زرخشت