آنهم اینکه همه چیز را می توان زیر سؤال برد. فرقی نمی کند. هولوکاست باشد یا یازده سپتامبر. تهران باشد یا نیویورک. همه چیز را می توان زیر سؤال برد. حتی اگر خیلی ها خوششان نیاید و شما را ترک و طرد کنند.
همه چیز را می شود زیر سؤال برد. و هر آدمی بهتر است روزانه چندین بار این کار را انجام بدهد. درس سقراط هم برای بشریت همین بود. سقراط به فاسد کردن جوانها محکوم و اعدام شد.
آیا واقعا دانشگاه رفتن برای رسیدن به موفقیت و یک زندگی بهتر لازم است؟ آیا همه آدمها باید یک شغل تمام وقت کارمندی پشت میز نشینی داشته باشند؟ آیا ازدواج کردن برای خوشبخت شدن لازم است؟ آیا قلیان کشیدن از سیگار کشیدن بهتر است؟ آیا به حرف دکتر باید گوش داد؟ آیا بینی کوچکتر زیباتر است؟ آیا آلت بزرگتر لذت بخش تر است؟ آیا کوروش کبیر واقعا مرد بزرگی بود؟ آیا اگر اسم خلیج فارس به خلیج عربی تغییر کند اتفاق بدی می افتد؟ آیا حساب قرض الحسنه واقعا قرضی است که به شکل الحسنه به کسی می دهیم؟ آیا ما واقعا به وزارتخانه لبیلقثخهفعقثف یا مجمع ثنصمقعهصخقعثهصخ نیاز داریم؟ آیا کارمندان حتما برای کار کردن باید به ادارات تشریف بیاورند؟ آیا بچه ها را برای باسواد شدن حتما باید به مدرسه بفرستیم؟ آیا همه کشورها باید دموکراسی داشته باشند؟ و الخ.
مغز ما در طی سالهای متمادی چنان شستشو داده شده است (توسط خانواده، رسانه های جمعی، سیستم آموزشی و تبلیغات محیطی و …) که خیلی چیزها را به اندازه مقدسات، بی چون و چرا می پذیریم. در صورتیکه خیلی وقتها واقعیت چیز دیگری است.
همه چیز را می توان زیر سؤال برد. البته این فعالیت را می توانید در سکوت و توی ذهنتان انجام بدهید. هر وقت کسی چیزی به شما گفت، قبل از هر تصمیمی، آن چیز را ببرید زیر سؤال. آیا دلیلی در اثبات و یا رد حرف یارو می توانید پیدا کنید؟ آیا دیدن تبلیغ کلاسهای آمادگی کنکور کارشناسی ارشد به این معنی است که تحصیلات عالیه زندگی شما را بهتر خواهد کرد؟ به چه دلیل؟ پنج دلیل در اثبات یا رد آن پیدا کنید. این کار در ابتدا مشکل به نظر می رشد ولی به زودی عادت خواهید کرد.
به زودی شما هم مانند او همه چیز را زیر سؤال خواهید برد؟؟؟
سلام 🙂
من یکی از همین افرادی بودم که مغزم کاملا شستشو شده بود! ماه هایی مونده به اتمام تحصیلاتم نظرم راجب خیلی چیزا تغییر کرد و خیلی از این روش های عادی زندگیو بردم زیر سئوال. وقتی خودم مطمئن شدم که این چیزایی که تا به حال به خوردم دادند واقعا چیزایی نبوده که می خواستم و به قول شما “آغازگری” وجودمو هم کشته، حالا با افرادی روبرو هستم که مصرانه این عقیده منو می برند زیر سئوال و همون ایده ی یک روش زندگی صحیح رو تحمیل می کنن!
و بودن در چنین محیطی سخته! چون من واقعا نمی تونم به کسی که خودش به این نرسیده که مغزش شستشو پیدا کرده ثابت کنم همه چیز اونطور نیس که شما تا الان فکر می کردی!