سازمانهای اجتماعی(منظور سازمانهای در حال کار یک جامعه است) را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد.
یک دسته سازمانهایی هستند که می خواهند ما پول بیشتری داشته باشیم.
دسته دیگر که می خواهند ما پول بیشتری داشته باشیم.
دسته اول می خواهند که ما بیشتر کار کنیم.
دسته دوم می خواهند که ما بیشتر کار کنیم.
دسته اول می خواهند ما پولهایمان را خرج نکنیم.
دسته دوم می خواهند ما پولهایمان را خرج کنیم.
دسته اول مثل بانکها.
دسته دوم مثل وارد کنندگان خودرو یا لوازم خانگی یا موبایل یا پوشک بچه.
دسته اول پولهای ما را در مالکیت ما ولی پیش خودشان می خواهند.
دسته دوم پولهای ما را پیش دسته اول ولی در مالکیت خودشان می خواهند.
ما و دسته دوم برای دسته اول کار می کنیم.
چون مغز ما و آدمهای دسته دوم در مؤسسات آموزشی به همین منظور شستشو داده شده است.
مغز آدمهای دسته اول خیر.
پدران ما در عصر حجر روزی سه چهار ساعت کار(شکار) می کردند. بقیه وقتشان به صحبت کردن با هم و استراحت و رقصیدن می گذشت. در عصر حاضر ما به این کار پارتی کردن می گوییم. ما برای تامین هزینه های پارتی کردن بیشتر کار می کنیم.
آدمهای اجتماعی را هم می شود به دو دسته کلی تقسیم کرد.
یک دسته که بیشتر کار می کنند. و دسته دیگر که بیشتر کار می کنند.
دسته اول کمتر خرج می کنند و پولهایشان را نزد دسته اول نگه می دارند.
دسته دوم بیشتر خرج می کنند و پولهایشان را برای نگهداری نزد دسته اول به دسته دوم می سپارند.
آدمهایی هم هستند که مثل پدرانشان در عصر حجر روزی سه چهار ساعت کار می کنند. آدمهای دسته های فوق این آدمها را غیر اجتماعی می نامند.
انگار شما همه چيز را ميدانيد….
همه چيزي كه من تابحال مي دانستم را مي دانيد و مي توانيد پردازش كنيد و مطلب كوتاهي از آن در آوريد و بر روي وبلاگ بگذاريد.
ما که وبلاگ شمارو باز می کنیم یه خیمه روش میزنیم و هی میخونیم و میخونیم
این مطلب هم خیلی خوب و باحال بود
پایدار باشید