شناسه شخصی – شعر چهارم

شناسه شخصی

جلوی آینه ای زنگ زده و کدر
با ماشینی که شانه متحرک دارد
برای دوازده اندازه مختلف
موهایم را به شکلی نامنظم کوتاه می کنم
خرده های مو روی زمین می ریزد
لای شانه ماشین و تیغه هایش هم گیر می کند
فوت می کنم، آنها هم زمین می ریزد
کنار گوش چپم یک مستطیل به سفیدی می زند، کنار گوش راستم یک مثلث
ماشین شارژی با شانه متحرک را تمیز می کنم
با فوت کردن
به تیغه هایش روغن نمی زنم
خرده موها را از کف حمام جمع می کنم
یک مثلث و یک مستطیل کوچک
چهارده سانتیمتر مربع
کسی از دیدن من سورپریز نخواهد شد
موهایم به من تعلق دارد
تا وقتی نریزد
کف حمام یا توی تخت خواب
من هرجوری بخواهم آنها را کوتاه می کنم
با یک ماشین شارژی که شانه منحرک دارد
همه موهای من مال من است
تا وقتی نریزد

 

مطالب مرتبط:

اشعار علی سخاوتی

مطالب مرتبط آینده:

A man can do what he wants, but not want what he wants.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *