مازوخیسم، لذت طبیعت گردی و قله الوند

جمعه قبل وقتی چند صد متر آخر قبل از قله الوند را طی می کردم به این نتیجه رسیدم که در طبیعت جاهایی هست که قرار نیست ما آدمها به آنجا برویم. حداقل در تمام فصول. بدن آدم برای تحمل سرمای زیاد ساخته نشده است.دلیل آن هم بازار این همه وسایل گران قیمت کوهنوردی است که قیمت آنها با پایین رفتن دما بالا می رود. کت پر: 600 دلار. ژاکت گورتکس: 500 دلار. ژاکت پولار 300 دلار. دستکش: 100 دلار. پوتین گورتکس: 300 دلار. پوتین دو پوش: 800 دلار. شلوار گورتکس: 300دلار. عینک: 350 دلار. کیسه خواب: 300دلار.

نزدیکی قله الوند – همدان

البته داشتن و پوشیدن همه این وسایل هیچ تضمینی برای اینکه یخ نزنید، نیست. وقتی یک طوفان با سرعت 80-90 کیلومتر در ساعت، ذرات برف و یخ را به صورت شما می کوبد، از خود می پرسید که در ارتفاع 3500 متری چه غلطی می کنید. یکی از همراهان ما فریاد می زد: “گه خوردم!” خداییش هدفتان از چنین سفری چه بوده است؟ لذت بردن از طبیعت؟ چه کسی می تواند در سرمای کشنده و طوفان از طبیعت لذت ببرد؟ زیباییهای طبیعت را 1000 متر پایین تر خیلی بهتر می توان دید و از آنها عکس گرفت. چالش طبیعت و غلبه بر آن؟ آیا فتح قله های بلند در سرمای کشنده به زندگی آدم معنا می دهد؟ شاید. شاید به همین دلیل است که به کسانی که موفق به فتح این قله ها می شوند، مدرک اعطا می کنند. درست مثل کسانی که از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل می شوند. هیجان مواجهه با مرگ؟ مواجهه با مرگ به راستی کار پر هیجانی هست که در صورت موفقیت آمیز بودن تا مدتها خاطره خوبی به جا خواهد گذاشت.

زیباییهای طبیعت هزار متر پایین تر از قله الوند

پس از سفر نئور به سوباتان که نزدیک چهل کیلومتر پیاده روی داشت، یکی از همراهان ما با صداقت به همه گفت که این کاره نیست و از این به بعد برای سفرهای طبیعت گردی دعوتش نکنند. فقط تایلند و جاهای مشابه. سواحل خوش آب و هوا. چه اشکالی دارد که دهها هزار نفر از جمله تنبل ترین و شکم گنده ترین آدمها هم به همانجا سفر کنند؟ این احساس در نزدیکی قله الوند به من دست داد. Know Thyself.

در برابر باد شدید

کره زمین هر چند که نسبت به کل جهان هستی نقطه کوچکی است ولی نسبت به اندازه بدن ما آدمها جای بزرگی است. به جای بالا رفتن از نقاط مرتفع زمین می توان در عرض زمین حرکت کرد و از نقاط خوش آب و هوای آن لذت برد. جایی که نیاز به تجهیزات گران قیمت و فنون خاص برای زنده ماندن نباشد. کارگاه برف و یخ؟؟ مثلا همین سواحل تایلند را که من قرار است تا چند وقت دیگر کشف کنم در نظر بگیرید. دمای 28 درجه بهتر است یا منفی ده درجه؟ نسیم اقیانوس را ترجیح می دهید یا طوفان کشنده 100 کیلومتر در ساعت؟ تی شرت 5 دلاری یا ژاکت گورتکس 500 دلاری؟ انتخاب با خود شماست. Know Thyself.

من هنوز به طور قطعی برای صعود زمستانی بعدی تصمیم نگرفته ام ولی حدس می زنم ضربه های مگس کش خیس یک دختر تایلندی بر روی شن های سفید یک ساحل زیبا را بر ضربه های یک طوفان سخت و سرد در ارتفاعت بالای سه هزار متر ترجیح بدهم.

2 دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *