نامه من به مدیر هتل مدرس اصفهان

مدیریت محترم هتل مدرس اصفهان

سلام

در یک هتل مثل هتل شما به راحتی زحمات مدیر آن می تواند از دید مشتریانش مخفی بماند. من با نوشتن این نامه می خواهم از صمیم قلب به خاطر هتل تمیز و خلوتی که دارید به شما تبریک بگویم و از زحماتی که در این راستا می کشید تشکر و تقدیر کنم. زحماتی که باعث شد من و همکارم دو شب به یاد ماندنی را در تاریخ پنجم و ششم آذرماه در هتل شما سپری کنیم.

اگرچه ورودمان به پارکینگ مجاور هتل به دلیل بسته بودن یکی از دو لنگه در آن کمی نیاز به دقت از سوی راننده یعنی همکارم داشت ولی وجود جای پارک و فاصله کم پارکینگ تا ورودی هتل و همچنین تعداد کم پله ها از پارکینگ به محوطه و از محوطه به ورودی هتل، از همان ابتدا، اقامت راحتی را در یک هتل خوب به ما وعده داد.

اگرچه من و همکارم به محض ورود به اتاق، تختهایمان را با راهنمایی مهماندار هتل – که گوشه چشمش در اثر بازی با پسرش به اندازه یک گردو کبود شده بود و ما را برای نشان دادن اتاق و نحوه باز کردن در و روشن کردن چراغها همراهی کرد – از حالت عمودی به حالت افقی درآوردیم و تا لحظه پس دادن اتاق در همین حالت نگه داشتیم، ولی باید بگویم که طراحی شما برای به حداکثر رساندن فضای قابل استفاده از اتاق توسط مهمانانتان، از دید ما مخفی نماند. همچنین ما به وجود صندلیهای راحتی که در حالت عمودی بودن تختها قابل استفاده هستند و به هنگام تخت شدن تخت خوابها در زیر آن قرار می گیرند توجه کردیم.

اگرچه شب اول که دیر وقت به هتل برگشتیم هر دو در ورودی بسته بود و زنگی هم برای دق الباب وجود نداشت، ولی نگهبان هتل بعد از حدود ده دقیقه انتظار – و بدون اینکه از انتظار ما خبر داشته باشد- خودش آمد و هر دو لنگه در پارکینگ را برای ما باز کرد. این را هم باید اضافه کنم که در زمانی که بدنبال راهی برای مطلع کردن پذیرش هتل از حضورمان پشت درهای بسته می گشتیم، تلاش شما را برای فراهم کردن حداکثر امنیت برای مهمانانتان تحسین کردیم.

متاسفانه من و همکارم در این سفر کاری، فرصت بسیار کمی برای اقامت در هتل شما داشتیم و اقامت ما محدود به ساعات خواب و زمان صرف صبحانه در رستوران واقع در زیرزمین هتل بود. اما باید بگویم که چیزهایی که یک نفر برای خواب و استراحت به آن نیاز دارد مانند ملحفه و پتو و بالش با دقت کافی در داخل اتاق فراهم شده بود. دستگاه چای ساز، چند تا چای کیسه ای و همچنین دو بطری آب معدنی داخل یخچال هم کاملا توجه شما به نیازهای احتمالی مهمانانتان را نشان می دادند.

پکیج
پکیج

البته دوست داشتم در مورد نحوه بسته بندی مواد عذایی داخل یخچال با شما گفتگو کنم که متاسفانه فرصتش پیش نیامد. چیزی که برایم سؤال ایجاد کرد این بود که چرا هفت عدد آبمیوه در یک پکیج و چهار تا بیسکوئیت و چهار بسته بادام زمینی در پکیجی دیگر بسته بندی شده بودند. منظورم اینست که ممکن بود (اگرچه احتمالش خیلی کم بود) یکی از شبها به دلیل خستگی و همچنین دوری هتل شما از مراکز خرید، من یا همکارم مایل باشیم یک (فقط یکی) رانی پرتقال با بادام زمینی بخوریم. کاری که پکیجینگ موجود اجازه انجام آنرا به ما نمی داد. تنها دلیلی که به ذهن من رسید تفاوت فاحش الگوی مصرف من و همکارم با الگوی مصرف سایر مهمانان شما بود. این را هم باید اضافه کنم که وجود آب معدنی خنک داخل یخچال، مخصوصا شب اول که اتاق ما خیلی گرم شده بود، حس قدردانی من را واقعا برانگیخت.

همچنین اطلاع رسانی جسورانه شما در امتناع آگاهانه از فروش نوشابه های مشکی و قرمز در رستوران هتل و مقایسه هوشمندانه محتویات آنها با دوغ و همچنین اهمیتی که به سلامت مهمانانتان می دهید، فراتر از انتظار ما بود. اگرچه بعضی چیزها مانند بشقاب پر از قهوه آماده باز شده (instant coffee) و قاشق کنار آن یا گزینه اجتناب ناپذیر چای کیسه ای، با سلیقه شخصی من مطابقت کامل نداشت ولی باید اعتراف کنم که عدسی و لوبیای سر میز صبحانه می توانست دل هر مهمان مشکل پسندی را بدست بیاورد. همچنین سکوت نسبی رستوران و عدم پخش موسیقی ای که دائما فضای لابی را پر می کرد، چیزی نبود که بدون دقت و تلاش یک مدیر دلسوز و با درایت در هتلی مانند هتل شما برای مهمانانش فراهم شود.

در مسیر برگشت از اصفهان من و همکارم و دو تن از شرکت کنندگان کارگاه یادگیری بدون آموزش که ما را تا تهران همراهی می کردند درباره چیزهای مختلفی حرف زدیم. مطمئن نیستم که درباره اقامتمان در هتل شما هم صحبت کرده باشیم ولی نزدیک قم که شده بودیم و هوا داشت تاریک می شد و باران هم شروع به باریدن کرده بود، آهنگ هتل کالیفرنیا که داشت از ضبط ماشین پخش می شد برای من الهام بخش نوشتن این نامه برای شما شد. در پایان می خواستم این بیت از آن آهنگ معروف را به هتل شما و زحمات شما و همکارانتان تقدیم کنم:

you can check out whenever you like but you can never leave

با احترام

علی سخاوتی

شانزدهم آذر 1393

11 دیدگاه

  1. سلام اسم هتل ، توحیده ، یا مدرس
    من میخوام دوسه هفته دیگه برم اونجا ،
    جای خوبی هست ایا؟
    پارکینگ هست نیست چطوره؟
    تا سی و سه پل چن دقیقه راهه؟

  2. وای مردم از خنده 🙂 ممنون
    البته اگر کمی از جاندارپنداری هم استفاده میکردید برای سلیقه من داستان بسیار جذابتری میشد

  3. تقریبا نوشته ی خنثی ای بود ، می خواستی نقاط منفی را نشان بدی یا حتی پیدا کنی اما از طرفی می خواستی همان ها را با فرمی مثبت بیان کنی . شاید بشه گفت کانسپت خوبی داشته
    پ.ن: هتل کالیفرنیا به خنده ام وا داشت ، جالب بود

  4. یک اقامت ، اقامت تنها برای دو شب . اما دید متفاوت و قلم فوق العاده ی شما این متن را این قدر خواندنی کرده است . همه چیز در نگاه اول به نظر معمولی می آید . همه چیز به جز پکیج خوراکی ها در یخچال . خدای من . خیلی خنده دار بود. یعنی همه اش یا هیچ . این جوری بیشتر به صرفه اش بوده . باید آخرش یک کاری کنند _ اصفانیا _ ( : ر

    1. عزیز ترونی…ماام اومدیم تران همین قانون بود…یا پکیج را باز نکن یا اگر حتی یه شکلاتش خوردی دیگه تموم…

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *