مگس و پنجره

دو مگس

شبیه هم

یکی می خواهد از اینور پنجره به آنور پنجره برود

دیگری می خواهد از آنور پنجره به اینور پنجره بیاید

من چون اینور پنجره هستم می دانم که اگر مگس آنور پنجره به اینور پنجره بیاید دوباره می خواهد به آنور پنجره برود

من چون آنور پنجره نیستم نمی دانم که اگر مگس اینور پنجره به آنور پنجره برود آیا باز هم می خواهد که به اینور پنجره بیاید

13 دیدگاه

  1. من از کنار پنجره رفتم . اون یکی هم که تو بود افتاد مرد . حالا یک چیز نو بنویسید

  2. سلام. نوشتن شما ما راا خوشحال میکند. لطفا بنویسید. اگر موضوع خاصی در ذهن ندارید، کمی درباره ی دین بودایی توضیح دهید. یا به روش معمولِ خود یک موضوع از دین بودایی را انتخاب کرده و فقط بنویسید. البته اگر خودتان احساس میکنید که اطلاعات کافی برای نوشتن این موضوع را دارید 🙂
    اگر نه هم که خیلی خوشحال میشوم پستی با عنوانِ “میخواهید تابستان خود را چگونه بگذرانید؟” بنویسید 🙂

  3. یا سرت به قدری شلوغه که سر زدن مخاطبات به اینجا برات بی اهمیت شده!
    یا نمی دونی درباره چی بنویسی و مثل من( که گه گاهی از نیل به اهداف ناخواسته) دچار سرماخوردگیه روحی شدی…
    ولی هرچی که هست
    لطفا باش.

  4. سلام
    در مورد سادگی بیش از حد سایت تون می نویسید ؟

    محیط کاری براتون اهمیت نداره، یا اهمیت داشته و نتیجه اش شده همین، یا حوصله مسائل فنی نداشتید ؟

    1. یکی از خوبیهای این ساختار اینه که در خوندن مطالب احساس جستجو و کشف به آدم میده
      🙂

      1. دلیل قابل قبولی نیست.
        ظاهر وبلاگ کمتر از دو ساعت، تبدیل به یه ظاهر حرفه ای میشه ؟
        و در ده دقیقه از این وضع حداقلی در میاد.

        آیا طی این سالیان ده دقیقه یا دوساعت وقت آزاده نداشته اید ؟

        1. شاید بخاطر علاقه به مینیمالیستیه. یه قالب ساده. چه عیبی داره واقعا؟ :/

      2. محتوا هر چه باشد در ظاهر ظهور می‌کند, درون پیچیده انسان در اجزای صورتش ظاهر میشود,(چیزی که واقعا در خلقت ما اتفاق افتاده است) سادگی زیاد تم بلاگ شما نشان از سادگی و عامه فهم بودن محتوای مطالب ارسالی شماست.

  5. این تویی در آن طرف پشت میله ها رها
    این منم دراین طرف پشت میله ها اسیر
    دست خسته مرا مثل کودکی بگیر
    با خودت مرا ببر خسته ام از این کویر
    قیصر امین پور

  6. سلام
    حال شما ؟

    در مورد نحوه تعامل با روستایی ها صحبت می کنید ؟
    اینکه توسعه پایدار در روستا چیست ؟

    چیزی که خودم در این چند روز فهمیدم باید مهندسین به دید تواضع و شاگردی به روستا نگاه کنند و فقط راهنمایی های کوچکی به آن ها داشته باشند، نه اینکه صرف دادن اب و برق روستا توسعه پیدا می کند.

    1. تعامل با روستایی ها هیچ تفاوتی با تعامل با شهری ها ندارد. دلیل اصلیش اینکه همه ما آدم هستیم. دلیل فرعیش این که همه ما روستاییان دیروز هستیم که داریم توی شبه شهرهایی که در حقیقت روستاهایی هستند بادکرده که بیشتر با ساز و کار روستا اداره می شوند تا شهر زندگی می کنیم. دلیل فرعی دیگر اینکه تمایز بین روستایی و شهری یا روستا و شهر روز بروز سخت تر می شود، به دلیل نفوذ گسترده ارتباطات و فناوری و فرهنگ یکسان شده و الخ.

      توسعه پایدار در روستا چیست؟ توسعه پایدار در شهر چیست؟

      مهندسین هر چقدر به همه چیز به دید تواضع و شاگردی نگاه کنند هم به نفع خودشان است و هم به نفع دیگران.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *