الف- پیدا کردن سریع یک نام برای یک وضعیت
ب- ربط دادن همه چیز به تیپ شخصیت
ج- استفاده فراوان از دسته بندی مثبت و منفی و تلاش فراوان برای حذف دسته منفی
د- فوروارد کردن سلف هلپ در قالب متون کوتاه، ویدئو و عکسهایی که یک جمله رویشان درج شده است
ه- تلاش برای شناسایی راز گل سرخ در جمع های دوستانه
و- استفاده فراوان از عبارات “از لحاظ روانی” یا “از لحاظ روانشناسی”
ز- تجسم یا همان ویژوالایز کردن آرزو یا هدف
ح- خودآگاهی فراوان نسبت به مفاهیم هرم مازلو
ط- خودآگاهی فراوان نسبت به تفکر مثبت
ی- خودآگاهی فراوان نسبت به غذاهای ارگانیک و دمنوشهای گیاهی
1- چرا باید این ها را باور کنم؟
2- چرا باید خودم را با این ها قضاوت کنم ؟
3- چرا باید بقیه را با این ها قضاوت کنم؟
4- چرا به خودم یادآوری میکنم در دِیتم با آقای ایکس که فردا است، این موارد را رعایت کنم ؟
5- چرا پاپ چیز بی کلاسی است ؟
6- چرا باید حتما 10 سوال بنویسم ؟
«خودآگاهی فراوان» رو میشه بیشتر توضیح بدین؟ منتظورتون اینه مدام حواس فرد بهش باشه؟
بله منظورم همین بود.
حالا که برگشتیم به حال و هوای سالهای قبل . بالا غیرتا پرونده این چند تا مطلب باقیمانده را ببند. وبیشتر از این یک کرور ملت را منتظر نگذار
ده مطلب که هنوز ننوشته ام ولی اگر خیلی اصرار کنید خواهم نوشت
الف- سابقه اجرایی اینجانب قسمت دوم
د- عدم پذیرش تلخی – تلخی عدم پذیرش
ه- یک من ماست چقدر کره می دهد؟( اصل مطلب مونده )
ح- نامه من به رئیس بیمارستان بهمن پس از ترخیص مادرم از بخش سی سی یو( فعلا فحش نامه را با تخفیف میپذیریم)
ط- یک قلب شکسته آدمهای بیشتری را به میزان کمتری می تواند دوست بدارد