الف- یک کتاب قانون برای زندگی شخصی خود تدوین کنید. حداقل یکی دو صفحه شامل ده بیست ماده. یا بیشتر.
ب- با استناد به قانونی که خود نوشته اید، دادخواستی تنظیم کنید که در آن خواهان و خوانده خودتان هستید.
یک دادخواست در حالت کلی از قسمتهای زیر تشکیل شده است:
خواهان
خوانده
وکیل
خواسته
دلایل و منضمات
متن اصلی شکایت
ج- بعد از گذشت دو هفته یک ابلاغیه برای خود بفرستید و خود (خوانده) را به جلسه دادگاهی در زمان (حدودا دو ماه بعد) و مکان معین احضار کنید.
د- در زمان مقرر دادگاهی برگزار کنید که در آن خواهان و خوانده و وکلای دو طرف و قاضی خودتان هستید.
ه- سعی کنید تا جایی که می توانید هر نقش را مستقل از نقشهای دیگر ایفا کنید.
و- تنظیم صورتجلسه کتبی را فراموش نکنید. با بی طرفی کامل و ثبت جزئیات.
ز- در پایان جلسه، به عنوان قاضی حکم صادر نکنید. نشانه پایان جلسه تمام شدن حرفهای طرفین یا زمان جلسه دادگاه (حدود نیم ساعت) خواهد بود.
ح- پرونده را برای نگهداری به منشی دادگاه که خوتان هستید تحویل بدهید.
ط- هر چند روز یک بار – به عنوان خواهان یا خوانده یا وکلایشان- به دادگاه مراجعه کنید و پس از مطالعه پرونده، اگر چیزی به ذهنتان رسید به آن اضافه کنید. به عنوان منشی دادگاه وظیفه دارید پرونده را برای مطالعه در اختیار طرفین دعوا یا وکلایشان قرار بدهید.
ی- با علم به اینکه هرگز رای صادر نخواهد شد خود را هم به عنوان خوانده و هم به عنوان خواهان برای اعتراض به رای احتمالی دادگاه آماده کنید. یا برای پذیرش آن.
ک- همیشه و در همه حال به تکمیل و ویرایش کتاب قانون خود اهمیت بدهید.
سلام
پیشنهاد خوبیه
چقدر این نوشته الهام بخش بود!