سرمایه گذاری به زبان نه چندان ساده

شما یک مقدار پول دارید. درست است؟ مثلا صد هزار تومان یا ده میلیون تومان. یا کمتر یا بیشتر. به همراه یک سری چیزهای دیگر. مثل طلا. خودرو. اوراق قرض الحسنه. یا حتی یک آپارتمان. به مجموع این چیزها سرمایه می گویند.

مقدارش مهم نیست. چیزی که مهم است اینست که شما یک مقدار سرمایه دارید. یکی از چیزهای جانبی که در نتیجه داشتن سرمایه دارید، احساس نیاز به سرمایه گذاری است. شما به سختی کار می کنید و با کلی صرفه جویی و زدن از سر و ته مخارج سعی می کنید پس انداز کنید و به سرمایه تان اضافه کنید. درست است؟ پس تا اینجا شما هم سرمایه دارید و هم احساس نیاز به سرمایه گذاری.

حالا باید سرمایه بدست آورده را سرمایه گذاری کنید وگرنه کم می شود. دلار گران می شود. ملک گران می شود. نرخ تورم بالاست. و اگر شما با سرمایه ای که دارید درست سرمایه گذاری نکنید سرمایه تان روز به روز کمتر می شود. پس تا اینجا شما هم سرمایه دارید و هم احساس نیاز به سرمایه گذاری و هم ترس از دست دادن سرمایه.

بعد به دور و برتان نگاه می کنید. می بینید بعضی ها با سرمایه گذاری می توانند سرمایه شان را زیاد کنند. بعضی ها به جای اینکه خودشان کار کنند، سرمایه شان دارد کار می کند. چرا شما یکی از آن آدمها نباشید؟ چرا شما سرمایه گذاری نکنید؟ نه جدی؟ حالا شما هم سرمایه دارید، هم احساس نیاز به سرمایه گذاری، هم ترس از دست دادن سرمایه، هم امید به سرمایه گذاری و هم کمی تا اندکی حسادت به سرمایه گذاران موفق. درست است؟

دلایل فوق برای سرمایه گذاری کافی است.

ولی سرمایه گذاری روی چی؟ حساب پس انداز بلندمدت؟ بازار بورس؟ طلا؟ نقره؟ دلار؟ فارکس؟ ملک؟ بیزنس؟

سرمایه گذاری
احساس نیاز به سرمایه گذاری

من تنها چیزی که درباره سرمایه گذاری می دانم اینست که چیزی درباره سرمایه گذاری نمی دانم.

یک زمانی اطلاعات و دسترسی تاثیر عمده ای در تصمیم های مربوط به سرمایه گذاری داشتند. امروز یک چوپان در مراتع دور افتاده سیستان و بلوچستان از قیمت گوشت در تهران خبر دارد. از قیمت آپارتمان و نوسانات آن هم مطلع است. قیمت طلا و دلار را هم اگر بخواهد به راحتی می تواند دنبال کند. دسترسی به منابع خاص محلی مثل تولیدات کشاورزی یا صنعتی هم دیگر مانند قبل مزیت سرمایه گذاری به حساب نمی آیند.

جهانی شدن این دهکده باعث شده است که سرمایه گذاری ما در هر یک از موارد فوق خواه نا خواه از سرمایه گذاری سرمایه دارانی میلیونها برابر بزرگتر از خودمان تاثیر بپذیرد. مثلا اگر در بازار پول سرمایه گذاری کنید سرمایه شما می شود قطره ای در اقیانوسی که جزر و مدش را ولادیمیر پوتین تعیین می کند. یا همچین آدمهایی (من فقط حدس می زنم). اگر یک میلیون تومان در بازار بورس سرمایه گذاری کنید، سرمایه گذاریتان از لحظه اول گره می خورد به آرزوها، ترسها، باورها، بیماریها، رژیم غذایی، روابط جنسی و احساسات ناشناخته کسی که یک میلیون تریلیون تومان در بازار بورس سرمایه گذاری کرده است. همین الگو را برای ملک و سایر بازارهای سرمایه تکرار کنید. همه اینها هم بطور مستقیم یا غیر مستقیم امن ترین سرمایه گذاری یعنی بهره بانکی را تحت الشعاع قرار می دهند. و بالعکس.

اگر جایی فرصتی برای سرمایه گذاری باشد قاعدتا کسی که سرمایه بزرگتری دارد قبل از شما به آن وارد می شود و قبل از شما هم از آن خارج. و سرمایه شما با ورود و خروج آن فرد دچار نوسان.

آیا اصلا نباید توی این بازارها سرمایه گذاری کرد؟ من نمی دانم. بستگی به خود شما دارد. و اینکه چقدر انتظار بازگشت سرمایه دارید. و چه ریسکی را می پذیرید. و اینکه با چه میزانی از ترس و نگرانی و امید و آرزو می توانید یا می خواهید زندگی کنید.

خوب که چی؟ به احتمال زیاد همه اینها را خودتان می دانستید. چه جایگزینی وجود دارد؟ کجا باید سرمایه گذاری کرد؟

 روی خودتان سرمایه گذاری کنید. تنها چیزی که ولادیمیر پوتین و سرمایه گذاران دیگر هیچ علاقه ای به سرمایه گذاری روی آن ندارند.

یعنی چی؟

سرمایه گذاری روی خود یعنی هر کاری که باعث شود ارزش شما (نه ارزش داراییهای شما) در جامعه ای که در آن زندگی می کنید افزایش یابد. شما چه ارزشی دارید؟ چه چیزی ارزش شما را افزایش می دهد؟ تجربه؟ روابط؟ ایده؟ توانمندی؟ مهارت؟ دارایی؟ زیبایی؟ سلامتی؟ به این سؤالها فقط خود شما می توانید جواب بدهید.

سرمایه گذاری روی خود هم بیشترین بازگشت را دارد، هم بدون ریسک است و هم سرگرم کننده و لذت بخش. هیچ سرمایه گذاری دیگری همه این خصوصیات را با هم ندارد.

از همه اینها بهتر اینکه سرمایه گذاری روی خود نیاز به  پس انداز کردن ندارد. با هر چیزی که دارید می توانید همین حالا روی خودتان سرمایه گذاری کنید. هر چیزی. پول، انرژی، ذهن، چشم، گوش، دست، پا و الخ. اصلا چرا آدم باید پس انداز کند؟ نه جدی؟ پس انداز کردن کار خسته کننده و رقت انگیزی است. به جای پس انداز کردن سعی کنید بیشتر پول در بیاورید. چه جوری؟ با سرمایه گذاری روی خودتان!

مطلب مرتبط:

تنها روش برای درمان علم زدگی یا تمرین روزانه یا مدل فذار

11 دیدگاه

  1. وااای علی سخاوتی این پستت عالی بود خیلی دوستش داشتم….چرا من تا حالا اینو ندیدم؟ تو نابغه ای علی.. حیف که خیلی کم بود و زود تموم شد به نظرم باید برای مصداق های سرمایه گذاری روی خود چند تا مثال میاوردی تا افرادی با ای کیو پایین مثل من قشنگ دوزاری شون بیفته

  2. شاید یکی از دلایلی که ادما به اموزشگاه زبان میرن یا دانشگاه میرن
    همین باشه که فکر میکنند دارن رو خودشون سرمایه گزاری,میکنن

  3. با عرض سلام
    من يك دانش آموز هستم و يك وبلاگ درباره ي موفقيت ساخته ام .
    بيشتر مطالبتون رو خواندم،و بيشترش روم تاثير مثبت داشت…!
    به نظر من وبلاگتون داراي انرژي مثبت بالاييست. واين مطلبتون به نظر من عالي بود

  4. نمیخوام بگم ای خدای من فوق العاده بود، عالی بود، وای …!!! ولی این رو از طرف یک ریاضی خوان که سال ها تو بورس بوده داشته باش؛ جاکش خیلی خوب نوشتی، فکرت درسته، من همش از این که در حال پیش بینی روندی باشم که توسط یک سری آدم کنترل میشه واقعا خستم واقعا خسته

  5. فهمیدن مطالب شما برای من یکمی سخته
    احساس بی سوادی می کنم
    ولی بطور کلیشه ای باید بگم “خیلی خوب بود”ئ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *