یک سگ سیاه بزرگ گه گداری روی پشت بام یکی از خانه های کوچه مجاور می چرخد
ایزوگام پشت بام همان خانه را چند روز پیش درست قبل از چند روز بارانی نو کردند. و چند روز قبل از نصب ایزوگام دو نفر روی پشت بام حرف می زدند و سگ برای خودش می چرخید. یک جایی هم ایستاد و رید. من نمی دانم با چه دقتی سطح پشت بام را برای نصب ایزوگام جدید تمیز می کنند. و نمی دانم که حس آن سگ نسبت به راه رفتن روی ایزوگام نو چه تغییری کرده است
اتوبوس خط واحد که سر چهارراه می پیچد تقریبا همه خیابان را می گیرد
کسی بالا را نگاه نمی کند
تا حالا کسی را پشت پنجره ای ندیده ام
روی یکی از بالکن های ساختمان روبرویی یک نفر سیگار می کشد. باید طبقه هفت یا هشت باشد. بالکن بقیه طبقه ها خالی است
کف بالکن های ساختمان کناری که چهار یا پنج طبقه است حسابی خاک گرفته است
ساختمان کناری آن بالکن ندارد و پشت بامش با موزائیک فرش شده است. نسبت به پشت بام ساختمانهای اطراف پشت بام خیلی تر و تمیزی است. اگرچه یک کولر آبی اسقاطی را گوشه پشت بام رها کرده اند
در یکی از بالکن های مثلثی ساختمان آن طرف خیابان دو تا درخت کریسمس چراغانی شده کل فضا را پر کرده است. و روی لبه بالکن یک طبقه بالاتر سراسر گلدانهای مستطیلی گذاشته اند
توی بالکن طبقه آخر ساختمان روبرو یک یخچال هست. و توی یکی از بالکنهای مثلثی ساختمان آن طرف خیابان سه تا دیش
بیشتر بالکن ها خالی هستند
توی یکی از بالکن های مثلثی یک صندلی هست. البته من هنوز ندیده ام کسی روی آن بنشیند
شاید چون هوا سرد است. یا آلوده
در یکی از ساختمانهای روبرویی بالکنها را با پنجره سراسری به فضای خانه اضافه کرده اند
شاید چون هوا سرد است. یا آلوده
یا شاید چون مرز بیرون و درون به اندازه کافی مشخص نبوده است
امروز یک زن و مرد خالی شدن آب یکی از کولرهای ساختمان روبرو را نظارت کردند. همان ساختمان که بالکن های خاک گرفته دارد
من از پنجره ای به بیرون نگاه می کنم که مثل در می ماند ولی پایین آن بسته است. دیواری از آهن و شیشه که گویی وسط کار از ساختن بالکن پشت آن منصرف شده اند