در دنیای امروز دیگر تنها توانایی خواندن و نوشتن کافی نیست، آشنایی با کامپیوتر و زبان انگلیسی هم همینطور. در دنیای اطلاعات کسی باسواد محسوب می شود که سواد اطلاعاتی داشته باشد.
سواد اطلاعاتی (information literacy) مجموعه ای از قابلیتها است که به فرد این امکان را می دهد که بتواند تشخیص دهد چه زمانی به اطلاعات نیاز دارد، بتواند اطلاعات مورد نیازش را بیابد، آنها را ارزیابی کند و نهایتا از آنها استفاده مؤثر نماید.
در فرایند سنتی سوادآموزی بیشتر وقتها فرد/افراد دیگری تشخیص داده اند که ما به چه اطلاعاتی نیاز داریم، آنها را برای ما پیدا کرده اند و حتی برای ما تحلیل کرده اند و ما فقط کافی است از آنها استفاده کنیم ( بیشتر وقتها یعنی حفظ کنیم).
برای ارزیابی و استفاده مؤثر از اطلاعات یافته شده یک فرد نیاز به توانایی تفکر و تحلیل منتقدانه مفاهیمی چون سود، هزینه، محدودیتها، مسائل، پتانسیلها و نقاط قوت و ضعف منابع مختلف دارد. برای یافتن اطلاعات مورد نیاز فرد باید بتواند منابع مختلف را مکانیابی کند و روشهای دسترسی به آنها را یاد بگیرد. که در این زمینه آخر تحت عنوان جستجوی اکتشافی در این وبلاگ به تفصیل خواهم نوشت. ولی از همه مهمتر و نقطه شروع فرایند اینست که فرد بتواند تشخیص بدهد نیاز اطلاعاتی دارد یا به عبارت دیگر میزان اطلاعاتی که دارد برای رسیدن به هدفش کافی نیست.
آنکس که نداند که نداند…
شما چقدر خود را در این زمینه باسواد می دانید؟ یا به عبارت دیگر چقدر به موقع تشخیص می دهید که نیاز اطلاعاتی دارید؟ چطور اطلاعات مورد نیازتان را پیدا می کنید؟ آیا آنها را با تفکر انتقادی تحلیل می کنید؟ آیا از اطلاعاتی که یافته اید به نحوی کارآمد استفاده می کنید؟
دانش آموزان/دانشجویان چقدر از سیستم آموزشی ما با سواد اطلاعاتی بیرون می آیند؟ اصولا این سواد را کجا باید فرا گرفت؟ آیا به یک نهضت سوادآموزی اطلاعاتی نیاز داریم؟
نوشته های شما شایسته ی اندیشیدن هستند.
متشکرم