موتور اکتشاف یا discovery engine
کوتاهی الکساندر فلمینگ در ضدعفونی کردن کشت باکتریها بود که باعث کشف پنی سیلین شد. ارشمیدس روش اندازه گیری حجم اشکال غیر هندسی را با فرو رفتن در وان حمام کشف کرد. و کریستف کلمب آمریکا را با دریانوردی به مقصد هند کشف نمود.
ویاگرا، امواج مادون قرمز، ال اس دی، مایکروفر و پرینتر جوهری مثالهای دیگری از کشف اتفاقی هستند. کشف چیزی وقتی در جستجوی چیز دیگری هسیم حیرت انگیز است. خیلی وقتها نا امیدکننده ترین جاده ها ما را به بهترین مقصدی که اصلا انتظارش را نداریم می برند. ظاهرا پیدا کردن چیزی وقتی به دنبالش می گردیم کار خیلی سختی است. به همین خاطر چیزها را باید وقتی جستجو نمی کنیم پیدا کنیم!
موتورهای جستجو تمام تلاش خود را می کنند که مرتبط ترین نتیجه با جستجوی ما را، به ما نشان دهند. ولی اگر کنجکاوی ما به جای مرتبط ترین، جالبترین نتایج را ترجیح بدهد چی؟ جالبترین نتیجه می تواند مرتبط ترین نتیجه نباشد.
ما اصولا در محدوده دانش خود جستجو می کنیم ولی بهترین جوابها معمولا در لبه ها یا مرزهای دانستن و ندانستن نهفته اند. جایی که از از محدوده جستجوی ما خارج است. خارج است چون نمی دانیم چه سؤالی باید بپرسیم. چون نمی دانیم که چه نمی دانیم.
شکل فوق صفحه اول بینگ را نشان می دهد. موتوری که اگر فقط موتور جستجو بود من محل زندگی سالوادور دالی نقاش مورد علاقه ام و خیلی چیزها و جاهای جالب دیگر را شاید هرگز کشف نمی کردم.
هم دعا از تو اجابت هم ز تو (مولانا)