سفر انطباقی
دوره دوم
آنچه در این دوره خواهی آموخت:
تقریبا هیچ چیز!
به عبارت دقیقتر هیچ چیز خارج از خودت.
–آیا این یک دوره توسعه فردی است؟
خیر.
–آیا این یک دوره خود شناسی است؟
این یک دوره آنلرنینگ است.
–آیا آنلرنینگ هم به دوره نیاز دارد؟
نه راستش.
–خب پس چرا باید در این دوره شرکت کنم؟
به احتمال زیاد نباید در این دوره شرکت کنی.
اما به احتمال کم:
—شاید متوجه شدهای که هر چقدر چیزهای جدید میآموزی باز هم کافی نیست.
—مدتهاست که به این رویکرد خودت برای یادگیری و اضافه کردن دانش و مهارت شک کردهای.
—یا شاید حس می کنی که جایی گیر کردهای. اما نمیدانی کجا.
اما چگونه؟
راههای زیادی برای کشف گیر و گور در آدمی وجود دارد.
یک راه مدیتیشن یا همان مراقبه است.
یک راه هم این است که هیچ کاری نکنی. شاید اتفاقی یک روز خودت متوجه بشوی.
—یک گزینه هم شرکت در این دوره است.
–حالا چرا سفر انطباقی؟
الف- چون در سفر(journey)، مهم رفتن است، نه رسیدن به مقصد مشخص.
ب- انطباق به این مفهوم که در طول این سفر (یا به طور کلی سفر زندگی) شکاف بین سطح پیچیدگی محیطی که در آن زندگی می کنی و سطح پیچیدگی ذهنیت را کم کنی.
–آیا تعریف ساده تری برای انطباق وجود ندارد؟
–انطباق چه ربطی به آنلرنینگ دارد؟
دقیقا.
ظرفیت دوره دوم:
۲ نفر
مدت دوره: ۵ ماه
نحوه برگزاری دوره:
آنلاین
نحوه ثبت نام:
در صورت تمایل به شرکت در این دوره لطفا یک معرفی مختصر از خودت به همراه انگیزهات از شرکت در این دوره برای من ارسال کن.
این سفر شما را برمیگرداند همان جایی که بودی. اما اینبار شما آن آدمی که رفتی، دیگر نیستی! از لایههای محافظ ذهن رد شدهای و بارها بارها خود را به تماشا نشستهای.
مدت زیادی زمان برد تا با مفهوم انطباق ارتباط بگیرم ، مفهوم را درک کنم و در مورد خودم تعمیمش دهم .در مورد مصادیق آنلرن کردن آنچه بر من عیان شد این بود که ،در برابر لایه لایه های که سالها بر روی هم انباشت شده اند تا ایمن بمانیم در حالی که نمی گذارند نفس بکشیم ،راهی به جز رها کردن نداریم و رها کردن نیاز به انطباق با خود در اکنون دارد. بعد ازسه ماه از شروع همسفری با دوستان و شمعی که علی در این سفر برای گروه روشن کرد امروز تک تک مفاهیم شفاف تر اند .
من در اولین دورهٔ این سفر شرکت کردم. در این سفر، کار با یک مدل ساده را عمیقاً یاد گرفتم و چهارچوبی برای فکر کردن به بسیاری از مسائل کلان زندگی که علی رغم تلاشهای بسیار حل نشدهاند، و فکر کردن به موانع رشد طبیعی خودم کشف کردم.
این سفر برای من برداشتن پا از روی پدال ترمز، یا دستکم دیدن فشارهای پایم روی ترمز بود. پدال ترمزی که جایی از زندگی من را از خطر مرگ نجات داده، ولی الان فقط جلوی گاز دادن و حرکت را گرفته است.
خودت را بشناس یا استعدادت را پرورش بده. تو نابغه ای. تو می توانی. خودت را بهبود بده. رشد کن. تو لیاقت ش را داری. همه این عبارات زیبا و زیبارتر از آن را بگذار کنار همه زشتی هایی که دیده ای از شکست ها و ناکامی ها در اجرای برنامه های خوب و موفقیت های بزرگ. یقین خواهی کرد تو یک بازنده بالفطره و احمقی به تمام معنا هستی. هیچ ارزشی نداری و هیچ وقت به آنچه می خواهی نخواهی رسید. اگر به این بن بست رسیده ای … قبل از خودکشی یا اعتیاد به چیزی که تو را از این زندگی فرسایشی جدا نگه دارد. این سفر را برو. سفر انطباقی!