قلیان

در پارک قدم می زنم

روی نیمکتها یا زیر آلاچیقها دو سه جوانی نشسته اند

یا خانواده ای

بیشترشان قلیان دارند

یکی یا بیشتر

در رنگها و اندازه ها و اشکال مختلف

و آنرا می کشند با طعمهای مختلف

هلو، سیب، نعنا، هندوانه، آناناس، خیار

دود بخار مانند طعم آگینش زیاد

قل قل آبش با صفا

و سرخی زغالش خالص و خیره کننده است

به پاس سنتهای چند هزار ساله

مشتی زغال در یک توری به دور سرها می چرخد

در پارک قدم می زنم

خیره به قلیانی کوچک و ظریف

با جعبه ای چوبی شبیه به جعبه آلات موسیقی

خیره به زغالهای کوچک و سرخ

خیره به نوای قل قلی یکنواخت

جوانکی به من می گوید

داداش بفرما

2 دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *