تظاهر به آموزش نان پختن با تکنیک فاینمن، اصلاح فرضیات درباره آمریکا و اقامتی لوکس در ساحل دریای مدیترانه.
به راه بادیه را می توانید روی بیشتر اپ های پادکستینگ گوش بدهید.
Apple Podcasts, Castbox, Radio Public, Pocket Casts, Spotify, Google Podcasts, Anchor
آدرس ایمیل پادکست به راه بادیه.
کجایی پس ؟ بیست و چند روز داره از آخرین پادکست می گذره ، دلتنگ ام و دلواپس ، و بیشتر از همه محتاج اون حس زندگی بخش حرفهات
چی شپه یکی گفته بیا سکس کنیم گفته نه؟
الان این طبیعیه؟
خب میدونم ربطی به اینجا نداره ولی میخواستم بپرسم کسی راه حلی واسه اضطراب اجتماعی وحشتناک نداره؟
خب راه حل خودم تئاتر بوده، ولی نمیدونم کلاسش رو برم، یا همینجوری برم هم ممکنه یکی قبولم کنه. البته یه بار (امروز و دیروز?) رفتم یه جا ، و جلسه ای بود برای انتخاب کردن بازیگرهای تئاتر. و من هر دو روز رو به مقدار وحشتنااااکی استرس گرفتم و اصلا مغزم کار نمیکرد(و به احتمال خیلی زیادی پذیرفته نخواهم شد اینجا) بعد واسه همین احساس کردم شاید باید کلاسی چیزی برم بعد اقدام کنم
نمیدونم
از راه حل های غیر از این هم استقبال میکنم
(تا حالا دستفروشی رو امتحان کردم، البته من داد نمیزدم فقط محصولاتم تو خیابون جلوم بود. و تغییر زیادی نکردم از لحاظ کم شدن اضطراب اجتماعی)
آهان و یه کار دیگه هم کردم تا حالا، اینکه به یه پسر پیشنهاد بیرون رفتن دادم. و این دو تا کار نتونستن اضطراب اجتماعیم رو درمان کنن. امیدوارم تئاتر(یا پیشنهادهای دیگه ی بقیه) بتونن من رو خوب کنن.
در اینجا منظور از اضطراب اجتماعی، استرس گرفتن در هنگام صحبت در جمع های بیش از ۵ نفره. و استرسی در حد لرزیدن و قفل کردن مغز.
منم دقیقن همین مشکل رو دارم و خیلی اذیتم میکنه ولی به درمانش فکر نکردم
یه نفر بهم گفت که باید همه حضار رو سیب زمینی فرض کنی!
راه حلی که یه بار برای خودم جواب داد فکر کردن به این بود که چقدر از همه آدمای اون جمع متنفرم.
آهان ? جالبه ?
پشت پیانو به صورتی باطلی نشسته بودم و تصمیم گرفتم به جای نشستن باطل به راه بادیه بروم.
عنوان Be rahe badie, around my room را برای این بداهه نوازی انتخاب کرده ام. با الهام از کتاب A journey round my room و پادکست به راه بادیه.
https://drive.google.com/open?id=1eRQ7xQqtfTlmujZ9vtOotZSvH-1oK669
بعضی ها فکر میکنند اگر به ازای هر مشکلی که با حکومت ایران دارند باید کمی عاشق فرهنگ و سیاست آمریکا شوند. یا فکر میکنند اگر کسی به فرهنگ یا سیاست آمریکا نقدی وارد کرد یعنی دارد از حکومت ایران دفاع میکند
—
اگر اول زیادی است.
آقای سخاوتی
ای رفته به راه بادیه
ای گذشته از نشستن باطل
ای سازنده سکوی سیمانی
ای پزنده ی نان ها
با ما بگو از اقتدار جمهوری اسلامی
با ما بگو اقتصاد
از عدالت
ای گدرنده از اسپانیا
ای عکس گیرنه نیکو…
ای مدتی نشسته در ویلایی لاکچری در راه بادیه
اگه دلتون خواست میشه بگین که چجوری رو خودتون کار کردین که به این توانایی رسیدین؟ (رد کردن در خواست سکس)
بحث درباره آمریکا خیلی جالب بوددوست داشتم بیشتر کشش میدادید اگه میشه بازم به این موضوع بپردازید
و ممنون که روش پخت نان را به تفصیل توضیح دادین دمتون گرم عالی بود
ها ها من کلا به فهمیدن marital status آدم ها علاقه دارم و خوشم میاد که تو پادکستتون(یا پست هاتون) بالاخره یه چیزی میگین که میشه فهمید اینو.
از اون تیکه ی آمریکا خوشم اومد چون خودم هم همینجوری فکر میکردم و دوست داشتم که یه نفر دیگه هم همین نظر رو داشته باشه.
از اون تیکه که از دختری که باهاش رفتین دیت و هی ضایه ش کردین هم خوشم اومد.
ولی از تیکه ای که نون پختن رو به تفصیل توضیح دادن حقیقتا خوشم نیمد و توجه نکردم.
*توضیح دادین
(چون میدونم زیادی به غلط های نگارشی اهمیت میدین و چن بار ملت رو سر غلط های نگارشی جاج کردین)
این شماره رو همزمان با موم انداختن دستها و پاهام گوش کردم در حالیکه بسیار افسرده بودم. نه موزیکهایی که معرفی کردید حالم رو خوب کرد و نه فکر کردن به ایدهی نون پختن. همهی ایدهها بدون کم و کاست به نظرم زرد میان وقتی قراره نسخهای باشند که حال افسرده یا نشسته به باطل دیگری جز خودتون رو خوب کنن. اما پادکستتون زرد نیست چون من به عنوان داستان و قصه و تقلای علی سخاوتی گوشش میکنم فقط. ممنون از زحمتی که میکشید.
افسرده شو افسرده شو…………. نترس / مقاومت نکن در برابرش
همین حالا داشتم تو اینستاگرامتون گشتی می زدم و قصد داشتم بیام بنویسم ما منتظر پادکست جدید هستیم که دیدم کانال تلگرامتون آپ دیت شد