اگر یک معلم بودم

معلم فارسی اول دبستان یا ریاضی سوم دبیرستان یا هر درسی که ممکن است دیگر در هیچ مقطعی یا رشته ای تدریس نشود. اگر معلم بودم عبارت زیر را از کتاب Time Enough for Love روی تخته می نوشتم: “A human being should be able to change a diaper, plan an invasion, butcher a hog,… ادامه خواندن اگر یک معلم بودم

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در بهانه

کار فردا را به امروز میفکن

من قرار بود یک برنامه برای ثبت صورتجلسات بنویسم. به عنوان اولین کار جدی ام در یک سازمان دولتی بزرگ. کاری که بابت آن پول دریافت می کردم. من نه تنها برنامه نویسی بلد نبودم (برنامه نویسی هم یکی از دهها چیزی است که توی دانشگاه به آدم یاد نمی دهند) بلکه کوچکترین علاقه ای… ادامه خواندن کار فردا را به امروز میفکن

من امروز سرنوشت یک نفر را تباه کردم

می دانم این جمله دیگر تکراری شده است و شما از خواندن آن ممکن است حالتان بد بشود ولی من هنوز معتقدم برای استاد شدن در هر کاری دو روش بیشتر وجود ندارد. البته به جز استاد شدن در یک مؤسسه آموزش عالی که راههای دیگری هم دارد. از طریق یکی از همین راهها که… ادامه خواندن من امروز سرنوشت یک نفر را تباه کردم