جو

در خانه ای در حال ساخت در نزدیکی زرخشت سکونت دارد. البته بعید است که صاحب مشخصی داشته باشد ولی شاید نگهبان یا کارگرهایی که آنجا هستند گه گداری به او غذا بدهند. سگ با اصل و نسبی به نظر می رسد. حدس می زنم از نژاد لابرادور رتریور باشد. پوست قهوه ای و موهای… ادامه خواندن جو

داستان طلاق من و مادر بچه ها – خطای تراژیک اینجانب

صحنه سوم دفتر وکالت وکیل با حیرت و گیجی تلاش می کند مورد اختلافی بین من و مادر بچه ها پیدا کند. آیا مادر بچه ها جهیزیه اش را در اختیار خودش دارد؟ آیا نفقه اش را می خواهد؟ آیا چیزی به نام هر یک از ما هست که آن یکی بخواهد به نام او… ادامه خواندن داستان طلاق من و مادر بچه ها – خطای تراژیک اینجانب

مرگ ایوان ایلیچ – نشانه های مرده بودن

مرگ ایوان ایلیچ داستان مردن ایوان ایلیچ نیست. مرگ ایوان ایلیچ داستان مرده بودن مردی است که از وقتی که نویسنده داستان در زندگی او به عقب بر می گردد مرده بوده است. مرگ ایوان ایلیچ چیدمانی است از عکسهای مختلفی که نویسنده از یک جسد گرفته است. جسد مردی که با عضلات سفت و… ادامه خواندن مرگ ایوان ایلیچ – نشانه های مرده بودن