فیل
داستانی تلخ و شیرین درباره ترس و اضطراب فردایی که هنوز نیامده است.
قسمتی از این داستان:
“من ساعتها وقت، صرف نوشتن نامه های متعدد کردم تا مطمئن شم همه متوجه شدن که چه کاری لازمه و چه انتظاری وجود داره. من حتی چندین بار به مادرم تلفن کردم و سعی کردم که براش توصیح بدم. اما اون نسبت به کل قضیه مشکوک بود. من پشت تلفن باهاش قدم به قدم جلو رفتم ولی اون هنوز مشکوک بود. من بهش گفتم پولی که قرار بود اول مارس و اول آوریل از من بگیره، از بیلی می گیره که اون پولو به من بدهکاره. اون پولشو می گیره و جای نگرانی نیست. تنها فرقی که وجود داره اینه که بیلی به جای من پول اون دو ماهو به اون می ده. بیلی پولی رو که من در حالت عادی براش می فرستم بهش می ده، اما به جای اینکه بیلی پول رو برای من بفرسته و من مجبور باشم دوباره پول رو برای اون بفرستم، بیلی پول رو مستقیما به اون می ده. در هر حال نیازی نیست که نگران باشه. اون پولشو می گیره ولی برای اون دو ماه، پول رو از بیلی می گیره که به من بدهکاره. خدای من! نمی دونم چقدر پول تلفنم شد. و کاش به ازای هر نامه ای که نوشتم که به بیلی بگم که به مادرم چی گفته بودم و به مادرم بگم که از بیلی چی انتظار داشته باشه، ۵۰ سنت گیرم می اومد.”
خرید آنلاین این داستان صوتی:
خرید آنلاین مجموعه چهار قسمتی: