دندان عقل – شعری دیگر

دندان عقل پنج روز است که می خواهم فریاد بزنم پنج روز است که می خواهم سرم را به دیوار بکوبم پنج روز است که می خواهم بیشتر از روزهای قبل فحش بدهم چون دندان عقل سمت چپ پایینم به آسانی بیرون نیامد دندانی سالم و بزرگ از ترس اینکه مبادا دندان همسایه اش را… ادامه خواندن دندان عقل – شعری دیگر

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در اشعار

شناسه شخصی – شعر چهارم

شناسه شخصی جلوی آینه ای زنگ زده و کدر با ماشینی که شانه متحرک دارد برای دوازده اندازه مختلف موهایم را به شکلی نامنظم کوتاه می کنم خرده های مو روی زمین می ریزد لای شانه ماشین و تیغه هایش هم گیر می کند فوت می کنم، آنها هم زمین می ریزد کنار گوش چپم… ادامه خواندن شناسه شخصی – شعر چهارم

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در آزادی،اشعار

Thanksgiving

از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید به خاطر نوشیدن چای سبز و شنیدن همزمان موسیقی و فرو رفتن و برآمدن نفس این یارو که ساکسیفون می زند و اندیشیدن به خوردن انار نیم ساعت بعد و نفسی که فرو می رود و برفی که بارید و غلبه بر گشادی… ادامه خواندن Thanksgiving

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در اشعار