خروج از منطقه راحتی یا کامفورت زون

منطقه راحتی (comfort zone) فضایی است که عناصر آن آشنا هستند و به آنها در طی یک زمان طولانی عادت کرده‌ایم. زندگی کردن در منطقه راحتی لزوما چیز بدی نیست. منطقه راحتی به زندگی سر و سامان می‌دهد و آشوب یک دنیای بزرگ را به نظم یک دنیای کوچک قابل زندگی تبدیل می کند. تا… ادامه خواندن خروج از منطقه راحتی یا کامفورت زون

بابا نان داد. ولی به چه قیمتی؟

پدربزرگ من خاطره ای از دوران کودکیش با این مضمون برای ما تعریف می کرد: در زمانیکه نان به شدت در قزوین (و احتمالا بقیه شهرها) کم شده بود و صف نانواییها خیلی طولانی، یک روز رضاشاه به قزوین می رود و ناشناس وارد یک نانوایی سنگکی در خیابان سپه می شود. رضاشاه از نانوا… ادامه خواندن بابا نان داد. ولی به چه قیمتی؟

فصل نو – قرار گرفتن در الزام، فراتر از جبر و اختیار

تقریبا یک ماه است که من و مادر بچه ها به زرخشت نقل مکان کرده ایم. آپارتمان اجاره ای تهران را تحویل دادیم، نیمی از وسایلمان را در یک کانتینر اجاره ای انبار کردیم و نیم دیگر را هم که بیشترش کفش و لباس بود با خودمان به اینجا آوردیم. اگرچه ما به دلایل زیادی… ادامه خواندن فصل نو – قرار گرفتن در الزام، فراتر از جبر و اختیار